مقالات

مطالب خواندنی و مفید

پیشگیری از آسیبهای اجتماعی در کودکان و نوجوانان

0

متاسفانه اکثر ما بدرستی نمی دانیم که هرگاه فرزندانمان از امکانات رشد و پرورش صحیح برخوردار باشند، چه زندگی ارجمند و متعالی در انتظارشان است. ما غالبا غافل از آنیم که سعادت و کمال کودکانمان در گرو رشدیافتگی و دانایی وتوانایی ما بزرگسالان است. بسیاری از ما هنوز هم چنین تصور نادرستی در ذهن داریم که گویا کودکان وقتی به دنیا می آیند از همان اول برخی خوب و برخی بد هستند، بعضی شرور و بعضی نجیبند، گروهی خوش اقبال و گروهی بدبختند. ما غالبا فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلالها و ناسازگاریهایشان محکوم می کنیم یا به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش میکنیم که بجای آن باید خطاها و ندانم کاریهای خودمان را دلیل بروز مشکلات آنان بدانیم. چه بسیار کارها که ما برعکس می کنیم و چه بسیار تصورات که به خطا در ذهن داریم. ما مردم وقتی فرزندانمان جسما مریض می شوند نه تنها مقصرشان نمی شناسیم بلکه بر بالین آنان می نشینیم و تیمارداریشان می کنیم وداروهایشان را می دهیم و به سلامتشان باز می گردانیم اما وقتی عصبی می شوند و پرخاشگری میکنند و افسرده می شوند وشب ادراری میکنند و ....... بر آنان فشار می آوریم و آزارشان می دهیم و تحقیرشان می کنیم. از میان ما مردم، حتی آنان که قدری عاقلترند نیز غالبا تصورات غیرواقع بینانه و مبهمی در باره کودکان دارند. اینان فکرمی کنند که نه فرزندان آنان بلکه سایر کودکان هستند که مشکلات عاطفی و رفتاری دارند و نه خود آنها، بلکه سایر خانواده ها هستند که دچار خطا کاری و بدرفتاری با بچه هایند. چنین مردمی بااعتماد بنفسی عامیانه، آنچه را که در مورد فرزندانشان انجام می دهند صحیح می پندارند و درکردار خود شکی اصولی نمی کنند و احیانا اگرانتقادی از رفتارشان بشود دیگران را، هر که باشند، خام و بی فکر می پندارند. اکثریت بزرگی از والدین ومربیان و معلمان از این دسته اند. اینان، همان والدینی هستند که رفتارهای نادرست فرزندانشان را طبیعی می دانند، همان مربیانی هستند که در مورد رفتار کودکان دچار سطحی نگری هستند و ادب و نظم ظاهری کودکان را حاکی از رشد یافتگی روانی آنان میشمارند، و همان معلمانی هستند که برای خود وظیفه ای جز تسلط بر کلاس درس و ایجاد فضایی خشک و سرد وحاکی از روابط یک جانبه معلم و شاگرد نمی شناسند. این والدین ومربیان ومعلمان، در نیافته اند که چه پیچیدگیهای ظریفی در رشد ورفتار کودکان وجود دارد و چه شوق ودانش آموختگی و کارآزمودگی و احساس مسیولیتی برای تعلیم و تربیت کودکان لازم است.

سبک زندگی

سبک زندگی از جمله متغیرهای بسیار بسیار مهم برای ایجاد تغییر موثر و مفید و از طرفی حفظ شرایط نامطلوب زندگی ست. سبک زندگی شامل 6 مولفه است از قبیل: مدیریت استرس، تغذیه، تحرک بدنی، روابط بین فردی، خودشکوفایی و مسئولیت پذیری در برابر سلامتی است. در صورتیکه افراد بتوانند متناسب با شرایط فعلی زندگی شان سبک زندگی را تغییر دهند به رهایی از شرایط نامطلوب فعلی و یا بهتر کردن شرایط کمک زیادی کرده اند. سبک زندگی افرادی که از بیماری جسمانی رنج میبرند با افرادی که از مشکلات روحی رنج میبرند و کسانی که ناراحتی قابل ملاحظه ای در شرایط فعلیشان ندارند، باهم فرق دارد. بعنوان مثال میزان تحرک برای هر فرد متناسب با حداکثر توانمندی اون برای فعالیت بدنی ست( البته این میزان حداکثری را پزشک یا روانشناس تعیین میکند)، یا نوع تغذیه افراد در صورتیکه دچار دیابت هستند با کسی که شرایط جسمانی مطلوبی دارد باهم متفاوت است. در نتیجه میتوان با استناد به پژوهشی که سالهای گذشته روی افراد دچار بیماریهای جسمانی انجام شد، به این اشاره کرد که با توجه به نوع سبک زندگیتان میتوانید سرعت تغییر شرایط نامطلوب را در جهت بهبود اوضاع بیشتر یا کمتر کنید.